روایت دوم: صحیحه ابن أبی الکرام الجعفری فی أیام المأمون
در سخن امام صادق علیهالسلام دو حکم آمده است: حرمت صدقه از غیرهاشمی بر هاشمی و حلیت صدقه هاشمی به هاشمی، در این روایت هم همانند روایت قبل در «علینا» دو احتمال است: اهلبیت علیهمالسلام و بنیهاشم؛ اما باز به قرینهی زمینهی روایت که در مورد بنیهاشم (غیراهلبیت) و سخن یکی از موالی «الصدقه لا تحل لبنیهاشم» ظاهراً بنیهاشم بالمعنی الاعم است نه اهلبیت از ایشان؛ بنابراین احتمال اطلاق روایت شامل بنیهاشم تمام دوران (حتی دوران غیبت) و بنیهاشم تحت هر شرایطی میشود[۱۹۰].
دستهی سوم: روایاتی که حکم زکات بنیهاشم بدون اشاره به حرمت اعطای زکات به پیامبر صلّیاللهعلیهوآله یا ائمه علیهمالسلام بیان شده است. در این دسته سه روایت به شرح ذیل است:
روایت اول: صحیحه عبدالله بن سنان عن أبی عبدالله علیهالسلام
قال: لا تحل الصدقه لولد العباس و لا لنظرائهم من بنیهاشم[۱۹۱].
مدلول روایت صریح در عدم حلیت صدقه یا زکات بر بنیهاشم است. روایت مقید به بنیهاشم دوران حضور ائمه نشده پس در زمان غیبت به اطلاق ان تمسک میکنیم.
روایت دوم: صحیحه أحمد بن محمد بن أبی نصر قال سئلت الرضا علیهالسلام عن الصدقه تحل لبنیهاشم،
فقال: لا، ولکن صدقات بعضهم على بعض تحل لهم. فقلت له: جعلت فداک إذا خرجت إلى مکه کیف تصنع بهذه المیاه المتصله بین مکه والمدینه؟ وعامتها صدقات. قال: سمّ فیها شئ. قلت: منها عین بن بزیع و غیره. قال: وهذه لهم.[۱۹۲]
بزنطی از امام رضا علیهالسلام از حلیت صدقه بر بنیهاشم میپرسد. پاسخ امام منفی است. هرچند صدقه بنیهاشم به یکدیگر مجاز است. اطلاق پاسخ امام بنیهاشم دوران غیبت را هم در بر میگیرد.
روایت سوم: موثقه زراره عن أبی عبد الله علیهالسلام به روایت زراره از امام صادق علیهالسلام اگر عدالت جاری میشد هیچیک از بنیهاشم و بنی المطلب به صدقه محتاج نمیشدند؛ چرا که سهم ذویالقربی در خمس و انفال و فیء در قرآن کریم (انفال/ ۴۱ و حشر/ ۷) ایشان را کفایت بود. روایت از مستندات جواز زکات بر بنیهاشم در زمان اضطرار و عدم کفایت خمس است. مفهوم آن عدم حلیت زکات در زمان عادی و وقت کفایت خمس است. اطلاق آن بنیهاشم عصر غیبت را نیز در بر میگیرد.[۱۹۳]
ب) اجماع
پس از تبین و بررسی دلایل روایی از سوی مذهب امامیه نوبت به دلیل بعدی که اجماع است میرسد
فقهای متعددی در مسئله ادعای اجماع کردهاند؛ از آن جمله علامه حلی نوشته است: «وقد أجمع علماء الاسلام على أن الصدقه المفروضه عن غیر الهاشمی محرمه على الهاشمی[۱۹۴]»
اجماع نیز مطلق بنیهاشم را در برمیگیرد بنیهاشم تحت هر شرایطی (مضطر و غیر مضطر) و اختصاصی به زمان حیات پیامبر صلّیاللهعلیهوآله یا حضور ائمه علیهمالسلام ندارد و اطلاق آن زمان غیبت ائمه علیهمالسلام را نیز دربر میگیرد.
نتیجه: اطلاق این هفت روایت و اجماع علمای اسلام بنیهاشم دوران حیات پیامبر صلّیاللهعلیهوآله، عصر حضور ائمه علیهمالسلام و نیز دوران غیبت را و بنیهاشم تحت هر شرایطی را دربر میگیرد؛ بنابراین صدقه و زکات واجب از غیرهاشمی در زمان ما نیز بر بنیهاشم حلال نیست.
دلایل قائلین به جواز مطلق صدقه به بنیهاشم
همانطوری که بیان شد اکثر امامیه فتوا به حرمت صدقه به بنیهاشم، دادهاند و درواقع فتوای مشهور علمای امامیه حرمت صدقه به بنیهاشم است؛ بهجز شیخ صدوق که در آثارش فتوا به جواز داده است؛ بنابراین میتوان سه دلیل را بهعنوان ادله قول به جواز مطلق از دیدگاه مجوزین متصور شده را عنوان کرد.
سه دلیل که بهعنوان ادله جواز مطلق ذکر کردهاند.
در بررسی ادله قائلین به جواز مطلق، روایتی که هم از نظر سندی و دلالی محکم باشد که بتوان بهعنوان دلیل مطرح کرد وجود ندار د طبق بررسیهای انجامشده چهار ادله میتوان از نگاه مجوزین، اقامه کرد دلیل اول قاعده اصول عملیه، اصاله البراه است.
دلیل دوم، دلیل دوم تنها روایتی که از سوی علمای امامیه بهعنوان ادله جواز مطرح شده روایت ابیخدیجه است که از جهت سند و دلالت قوی نیست
دلیل سوم: دلیل سوم دخیل دانستن شرط حضور ولی را بهعنوان یک قید، در حرمت صدقه بر بنیهاشم است.
دلیل چهارم: چهارمین دلیل را میتوان فتاوای متفاوت شیخ صدوق بر حرمت و عدم حرمت صدقات بر بنیهاشم در آثارش، بهعنوان یک دلیل از سوی مجوزین، مطرح کرد.
در اینجا به نقد و بررسی این ادله از سوی قائلین میپردازیم.[۱۹۵]
دلیل اول
اولین دلیل مجوزین، اصل و قاعده حلیت، به معنای جواز تصرف در اشیای خارجی است که در حلیت آنها تردید شده است؛ برای مثال، هرگاه در حلال یا حرام بودن خوردن چیزی شک شود، با اجرای اصل حلیت، به حلال بودن آن حکم داده میشود. بعضی از فقها، اصل حلیت را مترادف اصل اباحه دانستهاند.[۱۹۶]
تحلیل نگارنده.
اصل: این اصلِ اصولی توانایی معارضه با این همه روایاتی که مبنی بر حرمت صدقه بر بنیهاشم وارد نشده را ندارد.
دلیل دوم
روایت ابیخدیجه
یکی از روایات که توسط مجوزین جهت اثبات ادعای خود اقامه کردهاند روایت ابیخدیجه است.
الف: متن روایت
ابیخدیجه سالم بن مکرم الجمّال عن أبی عبدالله علیهالسلام «به هریک از بنیهاشم که درخواست کرد زکات بدهید، چرا که بر ایشان حلال است، زکات تنها بر پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و امامی که بعد از ایشان است و بر ائمه (علیهالسلام) حرام است[۱۹۷].»
ب: بررسی سندی روایت:
در حجیت و عدم حجیت روایت و وثاقت و یا عدم وثاقت راوی (شخص ابیخدیجه ) بین فقهای امامیه اختلافنظر وجود، دارد ولی با این حال یکی از ادله مجوزین یا ادله قول به جواز پرداخت صدقه به بنیهاشم، است
ج: دلالت: مجوزین دربیان دلالت روایت گفتهاند که زکات بر نبی و ائمهی اهلبیت حرام است، اما بر بنیهاشم حلال است.
علامه در منتهی آورده که شیخ طوسی در توجیه این روایت فرموده، روایت ابیخدیجه را باید حمل بر حال ضرورت کرد تا با اخبار حرمت صدقه، جمع گردد و اینکه پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و ائمه علیهمالسلام در روایت مذکور، استثنا شدهاند و حرمت صدقه، بر آن بزرگواران باقی میماند، به این علت است که حالشان هیچوقت به حد ضرورت نمیرسد که صدقه و زکات دریافت کنند برخلاف دیگر هاشمیون که گاهی حالشان به حد ضرورت أکل صدقات و زکوات میرسد[۱۹۸]
تحلیل نگارنده
طبق نظر مشهور امامیه این حدیث دلالت بر جواز مطلق اخذ صدقه هاشمی از غیرهاشمی نمیکند و در نهایت، دلالت بر جواز اخذ صدقه هاشمی از غیر در حال اضطرار میرساند چون این حالت فقط برای بنیهاشم بدون پیامبر صلّیاللهعلیهوآله و امام معصوم، علیهالسلام ، اتفاق میافتد دارد؛ زیرا این بزرگواران به جهت داشتن تقوا، روزی آنان از سوی خداوند تأمین است و هیچوقت مضطر واقع نمیشوند
دلیل سوم
برای دانلود فایل متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید. |